خدمات دریایی ؛سه نشست بین‌المللی برای جذب سرمایه خارجی

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

دنیای اقتصاد: عضو هیأت رئیسه اتاق تهران از برگزاری سه نشست بین‌المللی در سال جاری خبر داد. به گزارش «سیاست خبری اتاق تهران» مهدی جهانگیری با اشاره به مطالبات بخش خصوصی از دولت و سازمان‌های وابسته که بیشتر مربوط به امور زیرساختی در اقتصاد کشور است، گفت: حمایت از تولیدکنندگان»، «واحدهای کوچک، بزرگ و متوسط»، «صادرات محصولات» و «اقدامات مربوط به سرمایه‌گذاری» از مسائل زیرساختی است. وی افزود: زمانی که یک شخصیت حقیقی قصد انجام فعالیت اقتصادی در ایران را دارد، باید بتواند به برآورد مناسبی از آینده برسد و دست کم برای یک دوره مشخص، امکان تعیین افق فعالیتش را داشته باشد. قیمت‌های انرژی، سیاست‌های مالیاتی، سیاست‌های بیمه‌ای و کمک‌های دولتی از جمله این موارد است، مواردی که برای پویایی و سلامت هرچه بیشتر اقتصاد و جذب سرمایه باید ساماندهی شود.

جهانگیری در ادامه گفت: آنچه در سال جاری دنبال می‌کنیم مسائل مربوط به بیمه و مالیات است. سال گذشته با توفیقاتی در زمینه بیمه داشتیم و تلاش می‌کنیم شرایط را بیشتر برای فعالان اقتصادی به ویژه اعضای اتاق تهران تسهیل کنیم تا برداشت‌های شخصی و سلیقه‌ای به کمترین سطح ممکن برسد. عضو هیأت رئیسه اتاق تهران سرمایه‌گذاری را نیاز امروز کشور دانست و اظهار کرد: تلاش می‌کنیم بخش‌های مغفول و کمتر دیده شده اقتصاد را بیشتر برای جذب سرمایه معرفی کنیم. در این زمینه هم تعاریف و نگاه‌های سلیقه‌ای معضل بزرگ ما است؛ اما در ستاد اقتصادی پساتحریم و اتاق تهران به دنبال این هستیم تا دغدغه فعالان اقتصادی در این زمینه به کمترین سطح برسانیم و تسهیل سرمایه‌گذاری در کشور خواسته جدی بخش خصوصی از مجلس شورای اسلامی و دولت است. وی افزود: در عین طرح خواسته‌ها، همیشه مطرح کردیم که هرجا نقد می‌کنیم پیشنهاد کارشناسی هم داریم تا بتوانیم بر مبنای آن کار با به نتیجه برسانیم. دغدغه جدی ما این است که اگر پیشنهادی را طرح می‌کنیم، به سرعت در مورد آن تعیین تکلیف کنیم. کمیته‌ها و شوراهای مشورتی برای این منظور در نظر گرفته می‌شود که اگر پیشنهادی را به وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت اقتصاد و دارایی و دیگر سازمان‌های دولتی ارائه کردیم با برگزاری نشست‌های مشورتی فرآیند کار را کوتاه کنیم. جهانگیری تصریح کردن: از سوی دیگر در ستاد اقتصادی پساتحرمی تصمیمات خوبی در زمینه تسهیل جذب سرمایه خارجی و حضور هر چه بیشتر سرمایه‌گذاران از کشورهای مختلف در کشور گرفته شده است. در معرفی و تسهیل فرآیند سرمایه‌گذاری برنامه‌های مشخصی در سال جاری داریم. وی افزود: امسال برگزاری سه نشست بین‌المللی در دستور کار قرار گرفته است و برنامه داریم در یک کشور اروپایی نشست ایرانیان خارج از کشور را برگزار کنیم. علاوه بر این برنامه‌ها حضور هیأت‌های خارجی در اتاق تهران را با روند سابق دنبال می‌کنیم. عضور هیأت رئیسه اتاق تهران گفت: در نشست‌هایی که در تهران برگزار می‌کنیم و در نهایت ختم به مذاکرات B2B می‌شود به دنبال این هستیم که فرصت‌های سرمایه‌گذاری منطبق با استانداردهای مد نظر ما روی میز قرار بگیرد. از مرحله ایده و توصیه فاصله می‌گیریم و به دنبال این هستیم که در مورد پروژ‌ه‌ها صحبت کنیم.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4119

خدمات دریایی ؛گره‌گشایی از کسب و کار

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

دکتر مسعود کرباسیان

مهم‌ترین مأموریت اقتصادی دولت دوازدهم، آزادسازی و گره‌گشایی از فضای کسب و کار است. دیگر رشد اقتصادی بر پایه تزریق‌ درآمدهای نفتی قابل تداوم نیست، بلکه رشد مستمر، از راه ارتقای بهره‌وری و نوآوری در کنار رشد عوامل تولید حاصل می‌شود. از سوی دیگر، بدون توجه به بهره‌مندی آحاد ملت، وصول به رشد اقتصادی پایدار، ممکن نخواهد بود.

تأمین کفاف مردم و احساس رضایت‌شان، لازمه حفظ عزت آنان است. مردم عزتمند می‌توانند کشوری مقتدر بسازند. بدون شک محدودیت منابع برای سرمایه‌گذاری از موانع اصلی توسعه اقتصادی استو جذب سرمایه، نیازمند بهبود امنیت سرمایه‌گذاری است. دیگر اتکا به سرمایه‌‌گذاری دولت به عنوان پیشران اقتصادی ممکن نیست. باید جاذبه سرمایه‌گذاری مردمی را بالا برد تا بخش خصوصی وارد میدان شود نگاه تأمین سرمایه اصالتاً باید به منابع مردم باشد. اگر با بهبود محیط کسب و کار، سرمایه ایرانی، در محیط رقابتی و شفاف احساس امنیت کرد، جذب سرمایه بین‌المللی نیز امکان‌پذیر خواهد بود. ارتقای این جاذبه، در گرو افزایش اعتماد به فضای کسب و کار و امید به آینده است. پیگیری این امر در اولویت وزیر اقتصاد است. اصلاحات نهادی به معنی تعریف قواعد بازی و اصلاحات ساختاری در عرصه‌هایی چون مالیات، گمرک، نظام پولی-بانکی در همکاری نزدیک دولت و مجلس امکان‌پذیر است. مجلس با تصویب قوانینی چون قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار، دوراندیشی و عزم خود در این زمینه را نشان داده است. تقویت سیستم بانکی و ارتققای انضباط پولی در کنار افزایش توان تجهیز منابع بانک‌ها، پیش نیاز ضروری تقویت تولید و توسعه صادرات است. اعتلای اعتماد مردم به سیستم بانکی کشور و بالا بردن اعتبار بین‌المللی آن، از فوریت‌های اقتصاد ملی است. اینها جزو برنامه‌هایی هستند که در وزارت اقتصاد دنبال خواهیم کرد.

وزیر پیشنهادی در چهار عرصه«آزادسازی و بهبود فضای کسب و کار»- «تعامل سازنده با جهان»- «توانمندسازی بخش خصوصی» و «بهبود کیفیت سیاست‌گذاری اقتصادی» برای خود وظیف خاص قائل است. توفیق در هر یک از این عرصه‌های چهارگانهف مستلزم «ارتقای شفافیت و مقابله نظام‌مند با فساد» است.
رویکرد اقتصادی دولت دوازدهم در بهبود فضای کسب و کار، جانمایه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است. سیاست‌گذاری برای کاهش سود بانکی به شیوه عالمانه و رقابتی، ارتقای فرآیند مالیات‌ستانی، بهبود وضعیت نظام بانکی و تنظیم سیاست‌های شفاف برای بازار سرمایه باید از اولویت‌های اصلی وزارت امور اقتصادی و دارایی در چهار سال آینده باشد.
حق حضور موثر ایران در اقتصاد جهانی باید استیفا شود. زمینه‌سازی «تعامل گسترده با دنیا»، مطالبه رهبر معظم از دولت است. از فرصت برجام و شکسته شدن تحریم‌های هسته‌ای برای نیل به این هدف باید بهره برد. باید سهمی شایسته از بازارهای جهانی برای صادرات، دسترسی به فناوری‌های نوین و جذب سرمایه و مشارکت به دست آوریم. دستاوردهای دیپلماتیک کشور باید به یک دیپلماسی اقتصادی فعال و با نشاط به منافع اقتصادی فعال و با نشاط به منافع اقتصادی ملموس بیشتری تبدیل شوند.

عزم دولت بر خروج از تصدی‌گری استوار است. پیشران توسعه کشور باید مردم و بنگاه‌های خصوصی و تعاونی باشند. سیاست‌های ملی باید زمینه‌ساز رقابت‌پذیری بنگاه‌های اقتصادی ایران در بازارهای جهانی باشند. عملکرد موسسات بزرگ دولتی و بنگاه‌های بزرگ عمومی که متعلق به بیت‌المال هستند، باید توجیه اقتصادی داشته باشد. آنها نباید فضا را بر بنگاه‌های مردمی تنگ کنند. مطالبه رهبری مبنی بر «ریل‌گذاری جدید اقتصاد ایران»، باید با محوریت بخش خصوصی محقق شود. باید محیط کسب و کار ایران با رفع دیوان‌سالاری اقتصادی، جذاب‌ترین محیط سرمایه‌گذاری و اشتغال‌زایی شود.
اتخاذ رویکرد علمی در تحلیل و تصمیم‌گیری، برای نیل به «پایداری و هماهنگی سیاست‌های اقتصادی» ضروری است. اشراف بر تئوری‌ها و تجارب دیگران و پیشینه پرفراز و نشیب اقتصاد ایران، این فایده را دارد که از تکرار سعی و خطاهای پرهزینه گذشته اجتناب کنیم و با بهره‌گیری از منطق اقتصادی، همراهیی کنشگران اقتصادی با نفع جمعی را به دست آوریم. از نقش موثر توسعه انواع فناوری در فضای اقتصاد و لزوم تسریع در استقرار «دولت الکترونیک» نباید غافل بود.
دسترسی بهینه به اهداف فوق بدون یک همکاری گسترده ملی ممکن نیست. تعدد چالش‌های اقتصادی و ترکیب آنها به گونه‌ای است که درمان مشکلات اقتصادی محتاج بسیج عزم ملی و همکاری تمام قوای ایران است. عبور از عصر «کسب و کارهای تورم محور و رانتی» به دوران کسب و کارهای رقابتی متکی بر بهره‌وری و نوآوری، یک انقلاب اقتصادی تمام عیار است. وصول به این اجماع ملی، در گرو تقویت «فرهنگ عمومی اقتصادی» است. اندیشمندان، محققان، نویسندگان، معلمان و روزنامه‌نگاران منادیان نهضت فرهنگ‌پروری اقتصادی و زمینه‌سازان بسیج مشارکت مردمی هستند وزارت اقتصاد نیز در این عرصه وظیفه و مسئولیتی خطیر دارد که به آن اهتمام خواهد کرد.

برآیند سیاسیت و اقدام دوبت در اقتصاد ملی باید در خدمت اولویت‌های کشور و تحقق اقتصاد مقاومتی باشد. برون‌داد اقتصاد ایران باید در بهبود معیشت و رفاه مردم به ویژه محرومانف گسترش فرصت‌های شغلی، تضمین امنیت ملی و اعتلای فرهنگ و اخلاق اجتماعی تجلی یابد.
وقتمان کم است و کارمان بسیار.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4119

خدمات دریایی ؛برجام به نفع کشور، منطقه و جهان است

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

هشدار رئیس‌جمهوری به آمریکا در مورد نقض برجام

قدردانی رئیس‌جمهوری از اعضای دولت که در کابینه دوازدهم حضور ندارند

دنیای اقتصاد: حسن روحانی، رئیس‌جمهوری روز گذشته در آخرین جلسه هیأت وزیران کابینه یازدهم، نسبت به نقض برجام هشدار داد. رئیس‌جمهوری با بیان اینکه کار بزرگی از لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور به وقوع پیوسته است، گفت: تلاش بسیار زیادی برای به ثمر رسیدن توافق هسته‌ای و برجام که البته وقت زیادی را از دولت گرفت، انجام شد و در نهایت امروز قرارداد و توافقی حاصل شده که هیچ کس در دنیا نیست بگوید ایران به واسطه برجام ضرر کرده است. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست جمهوری، روحانی با اشاره به اظهارات رئیس جمهور آمریکا در مورد برجام گفت: آنچه در برجام اهمیت داشته و دارد موضوع تفاهم‌نامه و برد-برد بوده و هرگز برد-باخت مطرح نبوده است.

رئیس‌جمهوری ادامه داد: قطعاً برجام به نفع کشور، منطقه و کل جهان بوده و هست و هر کس بخواهد به برجام صدمه بزند به خودش و کشورش صدمه زده است. روحانی تصریح کرد: در دورانی همه دنیا علیه اقدامات ایران موضع‌گیری می‌کردند و آن را خلاف می‌دانستند، اما امروز  اگر آمریکا بخواهد علیه برجام بایستد، همه دنیا روبه روی آمریکا می‌ایستند و این تفاوت امروز با 4 سال پیش است؛ 4 سال پیش اکثر کشورهای جهان از اقدام علیه ایران حمایت می‌کردند و کف می‌زدند و ما تنها بودیم، اما امروز اگر بخواهند علیه ایران در موضوع برجام اقدامی کنند، همه با و علیه آن کسی هستند که بخواهد برجام را تضعیف کند.

  • آرامش در اقتصاد

رئیس‌جمهوری در بخش از سخنانش در آخرین جلسه هیأت وزیران کابینه یازدهم، آرامش در اقتصاد، پیشرفت اقتصادی و حرکت در جهت عدالت اجتماعی را افتخار یازدهم عنوان کرد و گفت: دولت دوازهم راه خود را با کمک مردم و در راستای سیاست «آزادی، امنیت، آرامش و پیشرفت» ادامه داده و بر همین مبنا حرکت خواهد کرد. رئیس‌جمهوری با اشاره به اینکه دولت یازدهم در عمل به وعده‌های خود در راستای تحقق شعارش مبنی بر«نجات اقتصاد، تعامل سازنده با جهان و احیای اخلاق»، با کمک، حضور و فداکاری مردمف گام‌های خوب و مهمی برداشته است، گفت: امروز در کشور شاهد آرامش در اقتصاد هستیم، هرچند مشکل اقتصادی همچنان وجود دارد اما در مقایسه با 4 سال پیش، امروز شاهد آرامش در اقتصاد، تورم و رشد قابل قبول و تحرک اقتصادی هستیم که با گذشته قابل مقایسه نیست.

  • ضرر کشور از افراط و تفریط

روحانی با بیان اینکه، هرچند وظایف دولت یازدهم تا هفته آینده ادامه داشته و همه اعضای دولت له وظایف خودشان تا هفته دیگر عمل می‌کنند، افزود: بسیار خوشحالم که وزرای ما حتی آنهایی که به جای آنها وزیر جدید معرفی شده، امروز در سفرها، افتتاح‌ها، سرزدن‌ها، امضای قراردادها و دیگر امور با همان نشاط روز اول کار می‌کنند و این نشان می‌دهد که آنها از ابتدا این مسئولیت را برای رضای خدا و به خاطر رفاه حال مردم عزیز و بزرگوارمان به عهده گرفتند و حتما در دولت دوازدهم از توانمندی‌ها و خدمات آنان در دیگر بخش‌ها بهره‌برداری و استفاده خواهد شد.

روحانی با اشاره به شرایط کشور در روزهای ابتدایی شروع به کار دولت یازدهم، گفت: شرایط سیاسی در جامعه ما به گونه‌ای بود که سال‌ها 16 آذری در دانشگاه برگزار نمی‌شد و برگزارری مراسم همم جز دعوا و برخورد فیزیکی نتیجه دیگری نداشت، امروز فضای دانشگاه‌ها آرام و 16 آذر‌های پر افتخاری داریم. روحانی با اشاره به اینکه کشور قبل و بعد انقلاب و در دهه گذشتته همواره از افراط و تفریط دچار ضرر و خسارت شده است و آن زمانی که معتدلانه و عادلانه عمل کردیم، خدا هم یاری کرد و به ما توفیق داد، افزود: دولت دوازدهم راه خود را با کمک مردم و بر مبنای سیاست «آزادی، امنیت، آرامش و پیشرفت» ادامه داده و بر همین مبنا حرکت خواهد کرد. همچنین به گزارش خبر آنلاین، رئیس‌جمهوری با تأکید بر اینکه امروز در جامعه شاهد اخلاق، رفتار و میانه‌روی بهتر و اعتدال بیشتری هستیم، گفت: بدانیم کشور ما جز در سایه اعتدال پیشرفت نخواهد کرد و افراط و تفریط ما را بر زمین می‌زند.

در ادامه روحانی از تلاش‌های زهرا احمدی‌پور در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری، سردار حسین دهقان در وزارت دفاع و پشیبانی نیروهای مسلح، مهندس نعمت‌زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت، فرهادی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، صالحی امیری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چیت‌چیان در وزارت نیرو، طیب‌نیا در وزارت اقتصاد، دانش‌آشتیانی در وزارت آموزش و پرورش، مجید انصاری در معاونت پارلمانی و نیز معاونت حقوقی تقدیر کرد. رئیس‌جمهوری همچنین در این جلسه از اعضای دولت که در کابینه دوازدهم حضور ندارند با اهدای لوح تقدیر، تجلیل کرد. همچنین وزیران دولت یازدهم پس از جلسه هیأت دولت با رئیس‌جمهوری عکس یادگاری انداختند.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4118

خدمات دریایی ؛دو رویکرد در برنامه‌های وفاداری کسب و کارها

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

کدام بهتر است؛ تشویق مشتری به ذخیره امتیاز یا مصرف آنی؟

شرکت شما از کدام دسته است؟ دوست دارید اعضای برنامه وفاداری شما، بیشتر امتیازات خود را برای جوایز بهتر جمع کنند یا نه؟! دوست دارید در لحظه از امتیازات خود استفاده کنند؟ کدام یک؟ درباره استفاده از امتیازات، دو نوع مکتب فکری وجود داد؛ عده‌ای معتقدند یک برنامه وفاداری قوی باید اعضای خود را به ذخیره امتیازات و استفاده بلندمدت از آنها تشویق کند و عده‌ای دیگر نظری کاملا عکس دارند و می‌گویند امتیازات باید در لحظه استفاده شوند. هر دو گروه نیز عقاید مخصوص به خود را دارند و نظر خود را بر گروه مخالف ترجیخ می‌دهند. سوالی که پیش می‌آید، این است که کدام مکتب درست‌تر فکر و عمل می‌کند؟

دو رویکرد در برنامه‌های وفاداری کسب و کارها | خدمات دریایی

دو رویکرد در برنامه‌های وفاداری کسب و کارها | خدمات دریایی

بگذارید با ذکر مثال، مساله را ساده‌تر بیان کنم؛ در برنامه وفاداری Indigo’s Plum Point Rewards که برنامه‌ای برای فروشگاه‌های زنجیره‌ای برند Indigo است، شرکت مذکور مشتریان خود را به این شیوه با برنامه آشنا می‌کند: همان‌طور که مشاهده می‌کنید، به همان نسبت که در این ساختار هزینه می‌کنید، امتیاز بیشتری به دست می‌آورید اما امتیازات به صورت برابر افزایش نمی‌یابد؛ یعنی  اگر با صرف 2500 امتیاز 5 دلار به دست می‌آورید، طبیعی به نظر می‌رسد که برای 10 دلا باید 5 هزار امتیاز به دست آورده باشید اما این‌طور نیست ! شما برای کسب 10، به 4500 امتیاز نیاز دارید، یعنی 500 امتیاز کمتر.

در این ساختار، مشتری به ذخیره و نگهداری امتیازات خود تشویق می‌شود و طبیعتاً آنها در لحظه مورد استفاده قرار نمی‌دهد. به نظر شما این شیوه مدیریت امتیازها، صحیح است؟ آیا راه‌حل بهتری وجود دارد؟

  • تشویق مشتریان به ذخیره امتیازات

مدیرمالی شرکت، مادربزرگ و بانکی که همیشه با آن کار می‌کنید، به شما می‌گویند پس انداز و ذخیره پول حرکت مفیدی است. بعضی از بازاریابان وفاداری نیز اینگونه فکر می‌کنند. از نظر آنها زمانی که شما مشتریان خود را به ذخیره امتیازات تشویق می‌کنید این مزایا را به دست می‌آورید:

  • سرمایه‌گذاری در فروشگاه یا برند شما: اگر نظر افراد را درباره برنده شدن در قرعه کشی جویا شوید، بسیار جدی و واقع گرایانه درباره ان صحبت خواهند کرد. اما اگر از همین افراد درباره خرید کردن، امتیاز به دست آوردن و برنده شدن بدون قرعه‌کشی بپرسید، خیلی خوش‌بینانه و با امیدواری درباره آن صحبت می‌کنند. چرا؟! چون این مساله را نوعی سرمایه‌گذاری می‌بینند، نه یک شانس برای قرعه کشی واهی! آنها از همان ابتدا خود را برنده می‌پندارند و سعی می‌کنند نظر خود را با عملی که انجام داده‌اند، سازگار نشان دهند و در اصطلاح خود را توجیه می‌کنند.

زمانی که مشتریان شما این تصور را داشته باشند که امتیازهای خود در کسب و کار شما سرمایه‌گذاری کرده‌اند، بیشتر احتمال دارد که دوباره به فروشگاه یا شرکت شما مراجعه کنند و خریدهای خود را افزایش دهند. به منطق این دو برنامه وفاداری نگاهی بیندازید؛ شما با مشاهده کدام یک از آنها به خریدهای خود ادامه می‌دهید.

دو رویکرد در برنامه‌های وفاداری کسب و کارها | خدمات دریایی

دو رویکرد در برنامه‌های وفاداری کسب و کارها | خدمات دریایی

درست مانند یک انسان منطقی، در صورت مشاهده شرایط گزینه A به خریدهای خود از شرکت مذکور ادامه می‌دهید. یکی از دلایلی که می‌تواند شما را به ذخیره امتیازات و به دست آوردن پاداش‌ها و جوایز بهتر ترغیب کند، همین مساله سرمایه‌گذاری است. اما روی دیگر قضیه آن است که مشتریان شما به قدر کافی صبر و حوصله نداشته باشند و قبل از رسیدن به امتیازات بالاتر، شرکت شما را رها کنند و بروند که در این صورت استراژی جذب شما با شکست بزرگی مواجه می‌شود.

  • امتیازات غیرقابل استفاده: برخی از مدیران بر این باورند زمانی که شما مشتریان خود را به ذخیره امتیازهایشان تشویق می‌کنید، آنها نیز این کار را ادامه می‌دهند، اما در حقیقت با طولانی شدن روند جمع‌آوری امتیازها، میزان استفاده از آنها نیز کمتر و کمتر می‌شود!

زمانی که امتیازها مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، از «نرخ شکست» استفاده می‌شود. نرخ شکست یکی از شاخص‌های نشان‌دهنده پیش نرفتن برنامه وفاداری مطابق با پیش‌بینی‌ها و مفروضات است. اما اگر هدف شرکت شما از یک برنامه وفاداری، کمتر هزینه کردن و ذخیره پول برای خودتان استف شاید این دلیل منطقی به نظر برسد، ولی از نظر من این گونه نیست، چرا که همان‌طورکه اشاره کردم، این ویژگی نشانه شکست پروژه است، نه موفقیت!

  • تشویق مشتریان به مصرف امتیازات

با وجود آنکه ذخیره امتیازات روشی کاملاً عاقلانه و اقتصادی به نظر می‌رسد، اما در بعضی مواقع لذتی که در مصرف کردن امتیازها وجود دارد، در ذخیره آنها نیست! آیا برای شما هم پیش آمده است که زمانی به خریدن چیزی سخت احتیاج داشته باشید؛ یعنی فعل خریدن نه کالایی خاص؟ یا خرید کردن حال احساسی شما را بهتر کند و با خود بگویید حالم بهتر شد؟ برای من که بسیار اتفاق افتاده است.

در صورتی که جنبه‌های عاطفی خرید و برنامه‌های وفاداری را در نظر بگیرید، استفاده از امتیازات در لحظه، گزینه بسیار خوبی برای شرکت شما خواهد بود. یک شرکت با رویکرد «استفاده در لحظه از امتیازات» بیشتر مشتریان خود را با تخفیف‌های باورنکردنی و در لحظه غافلگیر می‌کند. این شرکت‌ها به حال و احساس مشتریان خود بیشتر اهمیت می‌دهند.

با توجه به تمامی مطالب پیش گفته، ارزش استفاده از هر روش 50-50 است. یعنی هر شرکت می‌تواند با توجه به شرایط کسب و کار و نوع مشتریانش، یکی از روش‌های بالا را انتخاب کند. اما به نظر من، استفاده در لحظه امتیازات، بهترین روش ممکن برای یک برنامه وفاداری است، چرا که هدف اصلی از اجرای یک برنامه وفاداری به دست آوردن قلب مشتریان و دلبسته کردن آنها به برند است. بنابراین دیدگاه اقتصادی چندان مناسب به نظر می‌رسد.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4111

 

خدمات دریایی ؛صادرات غیرنفتی با اهرم‌های بورس کالا

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

حمزه بهاد یوند چگینی: روند رو به رشد صادرات محصولات پایه در کشور اعم از سنک آهن، فولاد، محصولات پتروشیمی و پالایشی، سیمان، فلزات پایه، محصولات کشاورزی و طیف گسترده‌ای از محصولات که به عنوان کالای میانی و حتی نهایی شناخته نمی‌شوند ضرورت تمرکز بر بازاری متشکل که بتواند صادرات را از مسیرهایی مشخص و با اهداف معین توسعه‌ای بسط و گسترش داده و هدایت کند افزایش داده است. کارشناسان می‌گویند در سال 95 شاهد رشد 48 درصدی صادرات سنگ آهن، رشد 108 درصدی صادرات فولاد، رشد 7 درصدی صادرات محصولات پتروشیمی و رشد 17 درصدی صادرات کشاورزی بوده‌ایم. این در حالی است که صادرات بسیاری از کالاها از جملع قیر، محصولات شیمیایی، کالاهای پایین دستی از جمله لوله‌های پلیمری، لاستیک و… نیز در سال گذشته با رشد مواجه شده که تمام این رشدها از پتانسیل بالای صادراتی کشور با آغاز رونق اقتصادی حکایت دارند.

بنا بر تحلیل کارشناسان، بخش قابل توجهی از صادرات کشور را محصولات پایه به خود اختصاص می‌دهند و این موضوع باعث شده تا بورس کالا به عنوان بازار مبادلاتی این محصولات از اهمیت زیادی برخوردار باشد؛ با این حال هنوز این بازار جایگاه مناسبی برای صادرات پیدا نکرده است. در این بین بررسی‌های جهانی نشان می‌دهند بسیاری از مبادلات بین‌المللی محصولات پایه در دنیا از کانال‌ بورس‌های کالایی و با نظارت و شفافیت حاکم بر این بازار صورت می‌گیرد. بورس‌های کالایی در جهان به دلیل ارتباطات بین‌المللی و شبکه‌ای که با بازارهای مختلف دنیا دارند مکان مهمی برای مبادلات بین‌المللی هستند و این در حالی است که کشور ما از این قاعدع مستثنی است که یکی از مهم‌ترین دلایل آن فعالیت کمرنگ در سال‌های گذشته و به دلیل تحریم‌های کشور بوده است. با این حال به نظر می‌رسد زمان آن رسیده تا بورس کالا ارتباطات بین‌المللی خود را آغاز کند.

بورس کالای ایران در حال حاضر عضو فدراسیون جهانی بورس‌ها (WFE) است که این مساله ظرفیت‌های بزرگی را در حوزه استانداردهای بین‌المللی و ارتقای توان جهانی‌سازی این بازار در اختیار آن قرار داده است، با این حال به نظر می‌رسد باید در حوزه‌های داخلی تدابیر مهمی اندیشیده شود. به عقیده کارشناسان بازاری و صنعتی، چند چالش جدی در مسیر توسعه صادرات از کانال بورس کالا وجود دارد، به عنوان مثال برخی تولیدکنندگان ایرانی اصولاً علاقه‌ای به حضور در بورس کالا به دلیل سطح بالای شفافیت در این بازار ندارند. متاسفانه بخش خصوصی در کشور ما همواره نگران آن است که سیاست‌گذاری‌های دولتی از یکسو که از کانال‌های شفاف به سرعت به بدنه تولیدی کشور سرایت می‌کند نتایج نامطلوبی را بر این بخش به همراه داشته باشد.

به عنوان مثال در بحث مالیات، در چالش‌های مرتبط با اخذ عوارض تجاری، تصمیم‌گیری‌ها در خصوص قیمت‌گذاری‌ها و … همگی از دسته این نگرانی‌ها هستند که حضور شرکت‌های صادراتی را در بورس کالا با تردید روبه‌رو می‌سازند. این در حالی است که مشوق‌های فراوانی نیز در عرضه کالا از کانال بورس کالا وجود دارد که از آن جمله در بحث صادرات می‌توان به کاهش هزینه‌های صادراتی، حمایت‌های قانونی، بهبود مراحل اداری ترخیص و ارسال کالا، پیگیری بهتر کالای صادر شده و … اشاره کرد، با این حال هنوز مشوق‌ها نتوانسته‌اند تردیدهای موجود را به طور کامل برطرف سازند و در نتیجه شاهد حضور شرکت‌های صادراتی در بورس کالای ایران نیستیم.

کارشناسان معتقدند بورس کالای ایران به دلیل جایگاهی که کشور ما در تولید محصولات پایه دارد باید مرجعیت منطقه‌ای و جهانی در حوزه صادرات داشته باشد، اما این‌طور نیست و به نظر می‌رسد باید پتانسیل‌های این حوزه شکوفا شوند. در این بین یکی از ایرادهای جدی که در حوزه صادرات دیده می‌شود و عرضه کالاهای صادراتی از کانال بورس کالا می‌تواند تا حدی این چالش مهم را برطرف سازد، قیمت‌های پایین صادراتی برای محصولات ایرانی به منظور کسب مزیت‌های رقابتی قیمتی است. این در حالی است که اگر مکانیزم قیمت‌گذاری از کانال بورس کالا برقرار شود این موضوع می‌تواند به کشف قیمت‌های منطقی و رقابتی کمک موثری کند.

در این بین نگاهی به وضعیت بازارهای صادراتی بخش دیگری از اهمیت توسعه صادرات از کانال بورس کالا را آشکار می‌سازد. در این رابطه تنها کافی است بر اخباری که در حوزه بازارهای صادراتی در یک سال اخیر منتشر شده تمرکز کنیم. محدودیت‌ها و بعضاً ممنوعیت‌ها در بازاره عراق، بروز چالش‌های مهمی در حوزه صادرات محصولات مختلف به افغانستان، چالش‌های بازار چین و این اواخر محدودیت‌های تجاری در مسیر صادرات محصولات مختلف به ترکیه.

همه این موارد نشان می‌دهند مسیرهای صادراتی و مکانیزم‌هایی که در حال حاضر وجود دارد با اشکالات ساختاری مواجه است. به عنوان مثال چالش‌هایی که در حوزه صادرات سیمان، کاشی و سرامیک، محصولات فولادی و پتروشیمی به بازار عراق در حدود یک و نیم سال گذشته گزارش شده نشان می‌دهد سیاست‌گذاری‌های صادراتی به این بازار با مشکلات متعددی رو‌به‌رو است که بیشتر جنبه قیمتی و کیفیت دارند و آن‌طور که کارشناسان می‌گویند معامله از کانال بورس کالا می‌تواند بسیاری از این مشکلات را برطرف سازد.

در این رابطه بورس کالای ایران اقداماتی را در زمینه عرضه صادراتی به عراق، ایجاد انبارها و در نهایت ایجاد تالاهاری معاملاتی در این بازار را در دستور کار خود دارد که البته هنوز عملیاتی نشده است. در بازار ترکیه نیز اخیراً شاهد محدودیت‌هایی در این کشور بودیم که به خصوص در حوزه صادرات محصولات پتروشیمی پررنگ‌تر بود. این موضوع باعث توقف محموله‌های صادراتی محصولات پتروشیمی ایران شد که البته هرچند بر طرف شده اما هنوز می‌تواند به صورت بالقوه بروز کند. کارشناسان می‌گویند اگر صادرات محصولات مختلف از کانال بورس کالا کلید بخورد می‌تواند ضمانت‌های مهمی را در حوزه ارسال کالا و دریافت آن از طرف خریدار ایجاد کند؛ ضمن آنکه بر کیفیت کالا نیز نظارت‌های مستمر و مفیدی صورت خواهد گرفت.

در این رابطه لازم است به نقش شرکت‌های مدیریت خدمات صادرات نیز اشاره کنیم. ارتباط این شرکت‌ها و پیوند با بورس کالا می‌تواند زمینه‌ساز موفقیت‌های  فراوانی در حوزه صادرات محصولات پایه از این کانال باشد. در حال حاضر این شرکت‌ها از جایگاه محکمی برخوردار نیستند، اما می‌توانند با ایجاد ارتباط با این بازار شرایط مناسبی را در زمینه توسعه صادرات غیرنفتی ایجاد کنند.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4111

خدمات دریایی ؛تشدید ناترازی بودجه جاری

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

بر اساس انتشار جدیدترین آمارهای مالی و بودجه بانک مرکزی

دنیای اقتصاد: براساس اطلاعات منتشر شده از سوی بانک مرکزی، کسری عملیاتی و سرمایه‌ای بودجه دولت در فروردین ماه سال جاری حدود 10 درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل کاهش یافته است. مهم‌ترین علل کاهش کسری مذکور را می‌توان به افزایش قابل توجه در میزان واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای دولت نسبت داد. این میزان در حالی که در فروردین ماه سال 1394 حدود 86 درصد کاهش یافته بود، در ماه نخست سال جاری بیش از 881 درصد افزایش داشته است. تراز عملیاتی نقطه به نقطه در ماه نخست سال جاری نیز رشدی حدود 28 درصد داشته است. هزینه‌های جاری و درآمدهای دولت که دو جزء اصلی‌تر از عملیاتی هستند، در ماه نخست سال جاری به ترتیب رشدی معادل 7/16 و منفی 6/3 درصد را به ثبت رسانده‌اند؛ این تفاوت رشد باعث تعمیق شکاف بودجه جاری دولت شده است. می‌توان گفت کاهش مالیات‌های غیرمستقیم به میزان 3/27 در فروردین مال سال جاری، مهم‌ترین عامل کاهش درآمدهای دولت بوده است.

  • ادامه رشد کسری عملیاتی

براساس اطلاعات منتشر شده از سوی بانک مرکزی، مجموع درآمدهای محقق شده و کل پرداخت‌های هزینه‌ای دولت در فروردین ماه سال جاری به ترتیب معادل 2/47 و 146 هزار و میلیارد ريال بوده است. تراز عملیاتی که از کسر رقم هزینه جاری و تنخواه‌گردان از مجموع درآمدهای حاصله دولت به دست می‌آید، حاکی از کسری بودجه عملیاتی دولت است. کسری عملیاتی دولت در ماه نخست سال جاری رقم منفی 9/98 هزار میلیارد ريال را به ثبت رسانده و نسبت به ماه مشابه سال قبل حدود 28 درصد رشد داشته است. این افزایش در حالی رخ داده که کسری تراز عملیاتی نقطه به نقطه در فروردین ماه سال گذشته نیز حدود 30 درصد افزایش داشته است. این افزایش مستمر کسری عملیاتی حاکی از کسور درآمدهای دولت در پوشش هزینه‌های عملیاتی است که یا ناشی از کاهش درآمدها یا ناشی از افزایش هزینه‌ها  در ماه‌های مورد بررسی است. اطلاعات منتشر شده از سوی بانک مرکزی حاکی از آن است که در دو ماه مورد نظر از یک طرف رقم مربوط به درآمدهای دولت کاهش داشته و از سوی دیگر رقم مربوط به هزینه‌های عملیاتی دولت افزایش داشته است. کاهش 6/3 درصدی درآمدها همزمان با افزایش 7/16 درصدی در هزینه‌های جاری دولت نسبت به همین ارقام در ماه مشابه سال قبل، کسری عملیاتی مذکور در فروردین ماه سال جاری را رقم زده‌اند.

  • کاهش وزنی مالیات

براساس اطلاعات منتشر شده از سوی بانک مرکزی، مجموع درآمدهای محقق شده دولت در فروردین ماه سال جاری 2/47 هزار میلیارد ريال بوده است. این در حال است که مقدار مصوبه درآمدها در بودجه دولت، برای فروردین ماه معادل 9/147 هزار میلیارد ريال لحاظ شده بود. حدود 83 درصد از درآمدهای دولت که معادل 39 هزار میلیارد ريال است مربوط به درآمدهای محقق شده در فروردین ماه سال جاری نسبت به ماه مشابه سال قبل، منفی 6/3 درصد کاهش داشته است، اما اجزای درآمد تغییرات قابل توجهی نسبت به ماه مشابه در سال‌های قبل داشته است. درآمدهای مالیاتی در فروردین ماه سال جاری حدود 13 درصد کاهش یافته است. این کاهش از سوی سایر درآمدها که رشدی مثبت معادل مقدار قابل توجهی 5/94 درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل داشته، جبران شده است. این تغییرات باعث شده تا ترکیب درآمدهای دولت در فروردین ماه سال کنونی نسبت به ماه مشابه در سال قبل تغییر کند. در فروردین ماه سال پیشین فقط 6/8 درصد از درآمدهای دولت مربوط به درآمدهای غیرمالیاتی بوده است. با این حال این رقم در فروردین مال سال جاری با بیش از دو برابر به مقدار قابل توجه 3/17 درصد رسیده است.

  • کاهش مالیات‌های غیر مستقیم

در تقسیم‌بندی درآمدهای مالیاتی به دو دسته مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم نیز ترکیب درآمدهای مالیاتی دولت تغییر کرده است. بررسی اطلاعات منتشر شده از سوی بانک مرکزی حاکی از آن است که در فروردین ماه سال جاری سهم مالیات‌های مستقیم از مجموع مالیات‌ها افزایش قابل توجهی داشته است. سهم مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم از کل مالیات‌های محقق شده در فروردین ماه سال جاری به ترتیب معادل 3/57 و 7/42 درصد بوده است. این در حالی است که مالیات‌های مستقیم در ماه مشابه سال قبل فقط 8/48 درصد از کل درآمدهای مالیاتی را مشمول می‌شد. علت عمده این تغییر ترکیب در اجزای درآمدی را می‌توان به کاهش قابل توجه در مالیات‌های غیرمستقیم نسبت داد. مالیات غیرمستقیم در اولین ماه سال جاری نسبت به ماه مشابه در سال قبل حدود 3/27 درصد کاهش داشته است. این در حالی است که رشد نقطه به نقطه مالیات‌های غیرمستقیم در فروردین ماه سال قبل معادل 1/42 درصد بود. البته بخشی از ترکیب مذکور نیز به واسطه افزایش مالیات‌های مستقیم اتفاق افتاده است. رشد نقطه به نقطه درآمدهای مالیاتی مستقیم در حالی که در فروردین ماه سال قبل 5/15 درصد بوده، در ماه مشابه سال جاری نیز با ثبت رقم 4/2 درصد ادامه پیدا کرد. مالیات بر درآمدها که شامل مالیات حقوق کارکنان بخش خصوصی و عمومی است با رشد نقطه به نقطه 1/11 درصدی بیشترین سهم را در افزایش مالیات‌های مستقیم داشته است.

  • کاهش وزنی کسری

واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای نقش قابل توجهی در تراز دخل و خرج دولت در ماه نخست سال جاری داشته است. بررسی آمارهای بانک مرکزی حاکی از آن است که واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای در ماه مذکور نسبت به ماه مشابه سال قبل رشدی حدود 881 درصد داشته است. مهم‌ترین علت این رشد را می‌توان به رشد منفی این متغیر در ماه مشابه سال قبل و تأثیر فزاینده برجام و دیپلماسی نفتی پس از این توافق چندجانبه دانست. در فروردین سال گذشته به دنبال کاهش داشت. از مجموع تراز عملیاتی و ارقام مربوط به هزینه‌های عمرانی دولت و سرمایه‌ای بودجه دولت محاسبه می‌شود. در پی کاهش قابل توجه در واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای در فروردین 1395، کسری نقطه به  نقطه عملیاتی و سرمایه‌ای بودجه دولت در ماه مذکور با ثبت رقم 74 هزار میلیارد ريال رشدی حدود 99 درصد را به ثبت رسانده بود. دولت با توسل به انتشار اسناد خزانه، کسری مذکور در فروردین سال گذشته را جبران کرد. به طوری که در ماه ذکر شده واگذاری دارایی‌های مالی رشدی بیش از 102 درصد نسبت به ماه مشابه در سال 1394 داشته است. در نتیجه کاهش درآمدهای نفتی در فروردین سال گذشته و افزایش آن در ماه نخست سال جاری، رشد نقطه به نقطه واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای در اولین ماه سال جاری معادل 3/881 درصد به ثبت رسید. همین رشد قابل توجه باعث شد تا کسری عملیاتی و سرمایه‌ای بودجه دولت با ثبت رقم منفی 7/66 هزار میلیارد ريال، حدود 10 درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل کاهش پیدا کند.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4104

خدمات دریایی ؛تدوین طرح‌های رقابت تولیدات داخلی با خارجی

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

واحد مرکزی خبر: رئیس سازمان استاندارد ایران گفت: سازمان استاندارد با هدف افزایش تولید با کیفیت داخلی و برای رقابت با کالاهای خارجی، برنامه‌هایی را تدوین و اجرایی کرده است.

نیره پیروزبخت، رئیس سازمان ملی استاندارد ایران گفت: سازمان استاندارد علاوه بر اینکه موضوع استانداردسازی کالا را به عنوان یک اولویت قرار داده، کیفیت و کمیت کالاها را نیز مد نظر قرار داده است. وقتی سازمان استاندارد کیفیت یک کالا را تأیید می‌کند، پس مردم می‌توانند با خیال راحت از آن کالا استفاده کنند، از طرفی تولیدکنندگان داخلی باید استانداردهای لازم را ارتقاء داده و کیفیت محصولات خود را بالاتر ببرند تا علاوه بر توان عرضه محصولات خود در بازار داخلی، رقبای خارجی را از دایره رقابت خارج و بازارهای جهانی را فتح کنند. وی درباره پویش«کالای استاندارد ایرانی می‌خرم» و همکاری بخش‌های مختلف سیاسی، هنری، ورزشی هم اظهار کرد: معمولا تحقق اهداف بلند و متعالی اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی بدون حضور و حمایت همه جانبه مردم بعید به نظر می‌رسد. برداشتن گام‌های بزرگ در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی مستلزم فرهنگ‌سازی و تدوین پیوست‌های فرهنگی است. پویش‌های تبلیغی یکی از شیوه‌های موثر در آگاه‌سازی، فرهنگ‌سازی و تهییج عمومی برای انجام اهداف ملی است که موجب تسریع و تسهیل دستیابی به اهداف بزرگ می‌شود. رئیس سازمان ملی استاندارد گفت: بسیاری از کالاها و خدمات ایرانی کیفیتی همتراز و در برخی موارد فراتر نمونه خارجی دارند که باید بیشتر درباره آن گفت و گو و اطلاع‌رسانی کنیم.

وی توصیه کرد: تولیدکنندگان هم دو موضوع را باید مورد توجه قرار دهند؛ یکی بحث کیفیت و دیگری بحث رقابت سالم و ورود به بازار رقابتی داخلی و خارجی است. تولیدکنندگان باید خودشان را همیشه در این حالت ببینند که اگر من کیفیت را رعایت نکنم، رقیب من در بازار داخلی و خارجی بازار را از دست من می‌گیرد.

منبع: روزنامه اقتصاد/ شماره 4104

خدمات دریایی ؛ضرورت‌های ایجاد اشتغال صنعتی

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

  • حسین حقگو

254 هزار شغل، سهم صنعت، معدن و بازرگانی از برنامه اشتغال 970 هزار شغلی است که قرار است در سال 96 در کشور ایجاد شود. این رقم حدود 40 درصد اشتغال هدف‌گذاری شده برای بخش‌های اقتصادی (561 هزار شغل) است. مابقی اشتغال هدف‌گذاری شده نیز مربوط به طرح‌های اشتغال‌زایی (228 هزار شغل)  و طرح‌های حمایت از اشتغال (91 هزار شغل) است. آنچه اما در مورد صنعت و معدن اهمیت زیادی دارد غیر از عدد بزرگی که این بخش باید در رفع بیکاری کشور برآورده کند، «کیفیت» این اشتغال است؛ چرا که هم درصد و سهم بالای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی از درصد بیکاران کشور و هم کیفیت کالایی که به قول مشاور ارشد رئیس جمهوری صنعت کشور باید تولید کند تا بتواند در بازارهای بین‌المللی مشتری و خواستار داشته باشد، تحولاتی اساسی در نظام اقتصادی و صنعتی کشور را می‌طلبد. زیرا تقاضای داخلی به واسطه کاهش شدید قدرت خرید جامعه امکان جذب چنین محصولاتی را در حال حاضر ندارد. اما مشکل من اینجا است که بخش بزرگی از صنعت کشورمان برآمده از منابع طبیعی و معدنی و معطوف به بخش مسکن و فعالیت‌های عمرانی است، بنابراین ایجاد اشتغال در ابعاد و کیفیت تعیین شده فوق دیگر نمی‌تواند یک امر ساده و روزمره و بوروکراتیک باشد نگرشی استراتژیک و ساختاری در این حوزه است.

از سوی دیگر، هزینه هر شغل صنعتی طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال 94 حدود 240 میلیون تومان و براساس گزارش‌های وزرات صنعت بالای 30 میلیون تومان است که 170 یا 180 هزار شغل صنعتی (از 250 هزار شغل هدف‌گذاری شده برای صنعت، معدن و تجارت حدود دوسوم مربوط به بخش صنعت و معدن است) هزینه‌ای بالای 40 هزار میلیارد تومان در بر دارد. مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش خود راجع به «اقتصاد ایران» در سال گذشته، با اشاره به سهم 6/21 درصد هزینه نیروی کار از کل هزینه‌های بنگاه‌های صنعتی بر ضرورت کمک و حمایت دولت از بنگاه‌ها برای کاهش این هزینه از طرقی همچون پرداخت بخشی از دستمزد و سهم کارفرمایی تأمین اجتماعی و اعطای امتیازات و تخفیف‌های مالیاتی و… تأکید می‌کند و ساز و کارهای تعیین بنگاه‌ها و فعالان اقتصادی که قرار است از آنها حمایت شود را در حال حاضر ناکارآمد می‌داند. در این گزارش بوروکراسی ناکارآمد و احتمال بروز فساد از جمله موانع مهمی است که همه سیاست‌های این چنینی را در اقتصاد ایران به شکست خواهد کشاند.(اقتصادایران، سال95، مرکز پژوهش‌های مجلس،1396). این نقد، نقدی است که از سوی بسیاری دیگر از کارشناسان نیز بر آن تأکید شده و این شیوه توزیع منابع سبب انحراف منابع و بعضاً سر پا نگه داشتن بنگاه‌های غیرسودآور شمرده شده است. به نظر می‌رسد علاوه بر اصلاحات ساختاری در نظام پولی، بانکی و ارزی کشور و به عنوان ضرورت‌های اساسی تولید کالای رقابتی، در ابعاد خردتر آنچه می‌تواند تأمین‌کننده منابع مالی لازم برای ایجاد توسعه بنگاه‌های صنعتی باشد، ایجاد نهادی«واسط» است که بین بانک  و بنگاه قرار گرفته و از طریق بررسی توجیه فنی و اقتصادی فعالیت بنگاه و «اعتبارسنجی»، تمام یا بخشی از ریسک سرمایه‌گذاری را برعهده گیرد. (مواد 90 و 91 برنامه پنجم توسعه و 22 تا 43 طرح بانکداری بدون ربا نیز به موضوع «اعتبارسنجی» و «موسسات تخصصی مشاوره و تأمین مالی» پرداخته‌اند که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.) آیا زمان انجام آن اصلاحات ساختاری و ایجاد این گونه نهادهای توسعه‌ای به عنوان ضرورت‌های اساسی تولید رقابتی و انبوه اشتغال پایدار فرا نرسیده است؟!

منبع: رونامه دنیای اقتصاد/ شماره 4104

خدمات دریایی ؛پارلمان بخش خصوصی بررسی اثر ارزی کشش واردات

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

دنیای اقتصاد:اهرم نرخ ارز چه میزان در مدیریت واردات موثر خواهد بود؟ کمیسیون مدیریت واردات اتاق بازرگانی ایران در گزارشی برای پاسخگویی به این پرسش نوسانات نرخ ارز بر سه ضلع واردات شامل «مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای»، «کالاهای سرمایه‌ای» و «کالاهای مصرفی» را بررسی کرده است. براساس ارزیابی صورت گرفته با افزایش نرخ ارز، واردات کالاهای مصرفی و قاچاق کاهش خواهد یافت و این موضوع باعث تقویت تولید و عرضه داخلی می‌شود. این در حالی است که هنگام تصمیم‌گیری در خصوص نرخ ارز باید وضعیت «کالاهای واسطه‌ای، مواد اولیه و کالاهای سرمایه‌ای» و جانشین این کالاها به لحاظ مقدار و کیفیت تولید را نیز در نظر گرفت. با این شرایط می‌توان گفت افزایش روند واردات کالای مصرفی به معنی آن است که تولید داخل به شرایط وجود نیز از کیفیت پایینی برخوردار است و گویی کالاهای داخلی جانشین مناسبی برای کالاهی خارجی محسوب نمی‌شود و در صورتی که کشش کالاهای سرمایه‌ای، واسطه‌ای و مواد اولیه نسبت به نرخ ارز کم باشد این به آن معنا است که در اقتصاد ما رقابت‌پذیری فنی و کیفی در مورد این نوع از کالاها تأمین نیست. بنابراین کالاهای وارداتی مذکور جانشین مناسبی در داخل ندارند. با توجه به اینکه نرخ ارز یکی از متغیرهای اقتصادی است که نقش حلقه ارتباطی میان اقتصاد داخلی و اقتصاد خارجی را ایفا می‌کند، بنابراین هرگونه سیاست‌گذاری ناصحیح، باعث لطمه خوردن به اقتصاد داخلی در مقابل اقتصادهای خارجی خواهد شد.

  • قیمت ارز و سه ضلع واردات

حال در پژوهشی که از سوی کمیسیون واردات اتاق بازرگانی ایران صورت گرفته اثرات نرخ ارز بر کشش واردات در سه گروه «کالاهای واسطه‌ای، مواد اولیه و کالاهای سرمایه‌ای» بررسی شده است. ارزیابی صورت گرفته بیانگر آن است که با افزایش نرخ ارز واردات کالاهای مصرفی و قاچاق کاهش خواهد یافت و این امر تقویت ‌بخش تولید و عرضه را به همراه خواهد داشت، اما در کنار این مقوله هنگام تصمیم‌گیری در خصوص نرخ ارز باید وضعیت کالاهای واسطه‌ای، مواد اولیه و کالاهای سرمایه‌ای و جانشین‌های این نوع کالا را از حیث مقدار و کیفیت مدنظر قرار داد چرا که با افزایش نرخ ارز کالاهای داخلی نسبت به کالاهای خارجی ارزان‌تر می‌شود و متقاضیان داخلی نهاده‌ها، کالاهای سرمایه‌ای، مواد اولیه و واسطه‌ای و مصرفی تولیدکنندگان داخلی را به خارجی ترجیح می‌دهند، اما این روند منوط به آن است که کالاهای جایگزین داخلی با همان کیفیت در داخل تولید شود.

این پیش‌شرط برای تأمین نیاز کشور از داخل در حالی است که بسیاری از کالاهای وارداتی اعم از مواد اولیه و واسطه‌ای و سرمایه‌ای در داخل تولید نمی‌شود زیرا توان فنی اقتصاد همراه با نیازهای زمان تعدیل نشده و ارتقا نیافته است و با این شرایط باید با ارتقای کیفیت فنی طرف عرضه، وابستگی به نهاده‌ها و کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای و مصرفی را کاهش داد و واردات را حساس‌تر و با کشش‌تر ساخت. البته واردات به خودی خود اهمیت ندارد، بلکه ترکیب واردات و وابستگی به آن مهم است. تولید داخلی به واردات وابسته است و این به دلیل آن است که به کیفیت و ارتقای فناوری اهمیت نمی‌دهیم. برای این امر باید قیمت تمام شده را مهار و تثبیت کرد، کیفیت را بالا برد و بعد از آن تغییرات موردی نرخ ارز به واردات علامت خواهد داد و مثلا افزایش نرخ ارز موجب کاهش واردات می‌شود. اما در شرایطی که به طور سازمان یافته واردات قاچاق انجام می‌شود و کیفیت کالاهای داخلی روند کاهشی دارد و برای تأمین سهم عوامل نامولد قیمت‌های تمام شده همواره روبه افزایش است،‌ در این شرایط برای جبران این موانع ساختاری و نهادی، بالا بردن نرخ ارز نمی‌تواند داروی درمان‌‌کننده باشد. در واقع باید عزم جدی برای جلوگیری از قاچاق در کشور صورت گیرد و با شرایط فسادآمیز و قاچاق نمی‌توان اصلاحات اقتصادی انجام داد.

  • اثر تغییر ارز بر واردات

با توجه به بررسی صورت گرفته می‌توان گفت «واردات مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای، واردات کالاهای سرمایه‌ای و واردات کالاهای مصرف» سه ضلع اصلی وردات محسوب می‌شوند که تبعیت هر کدام از این زیر بخش‌ها از نرخ ارز و درآمدکاملاً متفاوت است. مثلاً در زیر بخش واردات مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای اگر مقدار واردات زیاد باشد و روند زمانی آن ثابت یا رو به افزایش باشد، حکایت از وابستگی اقتصاد ملی به آن مواد اولیه دارد. بنابراین ضریب تاثیر گذاری نرخ ارز بر مقدار این واردات محدودتر و کمتر است. اما بحث کالاهای مصرفی مقوله دیگری است که اگر این نوع واردات عمدتاً از نوع کالاهای مصرفی ضروری باشد، مسلماً کشش درآمدی و علی‌الخصوص کشش ارزی آن کوچک خواهد بود.

  • کالاهای واسطه‌ای و مواد اولیه

با توجه به داده‌های اعلام شده طی چهار دهه گذشته سهم واردات کالاهای واسطه‌ای و مواد اولیه بسیار بالا بوده و در سال‌های اخیر نه تنها کاهش نیافته، بلکه افزایش هم داشته است. این روند به خوبی گویای وابستگی اقتصاد کشور به مواد اولیه و واسطه‌ای وارداتی است. اما در اینجا یک نکته وجود دارد و آن، این است که تفکیک کالهای وارداتی به سرمایه‌ای، مصرفی و واسطه‌ای از سوی یک گروه کارشناسی در گمرک انجام می‌شود. این به معنی آن است که دولت در تعیین نوع کالا دخالت ندارد. بنابراین عده‌ای معتقدند، سهم کالاهای مصرفی وارداتی در سال‌های اخیر بالاتر از مقادیر اعلام شده بوده است. از سوی دیگر طبق بررسی‌ها، نرخ ارز بر واردات کالاهای واسطه‌ای و مواد اولیه تاثیر منفی و تولید ناخالص داخلی بر واردات مذکور اثر مثبت داشته است. با توجه به ارزیابی‌های صورت گرفته در صورتی که نرخ ارز 10 درصد افزایش باید واردات کالاهای واسطه‌ای و مواد اولیه تنها حدود 6 درصد  کاهش می‌یابد ودر مقابل اگر تولید ناخالص داخلی 10 درصد افزایش یابد واردات کالاهای واسطه‌ای و مواد اولیه حدود 2/17 درصد افزایش می‌یابد که بیانگر وابستگی تولید داخلی به مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای است و این مطلبی است که باید در سیاست‌های ارزی مورد نظر باشد. اساساً نتایج این برآورد گویای آن است که تنها با تغییر نرخ ارز نمی‌توان واردات را محدود کرد و برای محدود کردن واردات این گونه کالاها باید توان فنی و تکنولوژیک اقتصاد را با روش‌های مبتنی بر دانش بالا برد و با ارتقای استانداردهای کیفی و تقویت تولید و بخش‌های مولد و طولانی‌تر کردن فرآیندهای ایجاد ارزش افزوده ابتدا اقتصاد را از دام وابستگی بیرون آورده وسپس واردات این گونه کالاها و نهاد‌ها را محدود کرد.

  • کالاهای سرمایه‌ای

بر اساس ارزیابی‌های صورت گرفته وجود کالاهای سرمایه‌ای طبق اصل شتاب برای تداوم و رشد تولید ضروری است. در صورتی که طی یک فرآیند سیاست جایگزینی واردات، کالاهای سرمایه‌ای مورد نیاز و ماشین آلات تولیدی اقتصاد را در داخل تامین نکرده باشیم، مجبور به وارد کردن اقلام مذکور از خارج هستیم. کالاهای سرمایه‌ای در طی 5 دهه اخیر حدود 25 درصد واردات را شامل شده و در بعضی از این سال‌ها با قدری افزایش حتی به 40 درصد هم رسیده اما از سال 1383 به بعد مقدار آن کاهش یافته است. اینکه واردات کالاهای سرمایه‌ای نسبت به نرخ ارز قیمت آن کشش پذیر است یا خیر به وجود جانشین کالاهای سرمایه‌ای در داخل و نیاز اقتصاد  به این قبیل کالاها بستگی دارد. در این شرایط نیز در صورتی که نرخ ارز 10 درصد افزایش یابد واردات کالاهای سرمایه‌ای حدود 3/5 درصد کاهش می‌یابد اما اگر تولید ناخالص ملی 10 درصد افزایش یابد، واردات کالاهای سرمایه‌ای حدود 17 درصد افزایش می‌یابد و این حکایت از آن دارد که در اقتصادی که وابستگی به کالاهای سرمایه‌ای شدید باشد متغیرهای قیمتی چندان تاثیر گذار نیستند. اگر تصمیم جدی گرفته شود که جایگزینی سرمایه انجام شود در یک مرحله باید از متغیرهای قیمتی استفاده شود، اما در تعدیلات ساختاری بدون عزم و همت ملی نمی‌توان همه بار را بر دوش متغیرهای قیمتی گذاشت. به عبارت دیگر وقتی مقدمات فنی و ساختاری و سیاستی جایگزین کردن واردات کالاهای سرمایه‌ای در داخل فراهم نشود، نمی‌توان با تغییر ارز این مهم را تحقق بخشید.

  • کالای مصرفی

کالاهای صرفی در یک تقسیم‌بندی کلی شامل کالاها و خدمات ضروری است. مسلماً در مورد واردات کالاهای مصرفی ضروری کشش واردات نسبت به نرخ ارز و قیمت بسیار پایین است اما در مورد کالاهای دیگر ممکن است این کشش قابل ملاحضه باشد. بر اساس ارزیابی صورت گرفته در صورتی که کیفیت تولیدات داخلی افزایش یابد، می‌توان کالای داخلی را به عنوان جانشین کالای خارجی به حساب آورد و می‌دانیم که در صورت وجود جانشین برای یک کالا کشش تقاضای آن افزایش می‌یابد. به خوبی واضح است که به طور مثال اتومبیل داخلی به هیچ عنوان جانشین خودرو خارجی نیست و اگر مردم از کالای داخلی استفاده می‌کنند به تناسب فشاری است که از جانب حمایت از تولید داخلی صورت گرفته است. در تولیدات پوشاک و البسه نیز با افت کیفیت مواجه شده‌ایم و حتی در صنعت مبل که از صنایع خوب کشور به حساب می‌آمد امروز قافیه را به رقبای ترک و چین باخته‌ایم. کشش‌پذیری تقاضای واردات به کیفیت داخلی کالاهای تولیدی وابسته است، بنابراین بدون ارتقای سطح کیفی محصولات داخلی نمی‌توان با اهرم نرخ ارز واردات را مهار کرد.

 

  • اثر نرخ ارز بر واردات کل

در خصوص اثر نرخ ارز بر واردات کل نیز ارزیابی صورت گرفته بیانگر آن است که در صورتی که نرخ ارز 10 درصد افزایش یابد واردات کل تنها حدود 1/6 درصد کاهش خواهد یافت و این به صورت واضح گویای کشش‌ناپذیری واردات نسبت به نرخ ارز است. اما تبعیت واردات کل از تولید ناخالص ملی معنی‌دار و قابل ملاحضه و کاملاً با کشش است. نکته دیگری که می‌توان در این زمینه ارزیابی کرد، واردات غیر قانونی و قاچاق است. گفته شده است که اگر نرخ ارز را افزایش دهیم واردات قاچاق متوقف خواهد؛ این در حالی است که برای کاهش قاچاق باید تدبیر دیگری در نظر گرفته شود. سیاست‌های تعرفه‌ای و کنترلی جدی و مناسب راه حلی کوتاه مدت است و برای بلند مدت باید در فکر ارتقای کیفیت کالاهای داخلی بود. ما امروز با بحران کیفیت مواجه هستیم. قاچاق سازمان یافته در واردات را نمی‌توان با نرخ ارز و سیاست ارزی محدود کرد. باید عزم جدی سیاسی برای مبارزه با قاچاق ایجاد شود.

  • بالا بودن نسبت تمرکز واردات

از سوی دیگر تمرکز واردات به این معنی است که واردات از چند کشور محدود انجام شود و ما نیازهای مصرفی و تولیدی خود را تنها از چند کشور تامین و وارد کنیم. هر چه درجه تمرکز واردات بیشتر باشد کشش واردات ما هم کاهش می‌یابد، زیرا توان عکس‌العمل ما نسبت به تغییرات شرایط عرضه‌کنندگان محدود و واردات کاهش می‌یابد. از

طرف دیگر شرایط در شرایط بحرانی مثل جنگ و تحریم‌ها هم تمرکز بالای واردات بسیار مخاطره‌آمیز است. برای بررسی درجه تمرکز واردات نیز مثل مورد صادرات از سهم واردات 3، 5 و 10 کشور اول نسبت به کل واردات استفاده می‌کنند. با توجه به ارزیابی‌های صورت گرفته در سال‌های اخیر درجه تمرکز واردات کشور بیشتر شده است؛ این وضعیت تا حدی معلول وضع تحریم‌ها از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی است. حدود 47 درصد واردات ما از سه کشور انجام می‌شود و 76 درصد آن از 10 کشور است که این به خوبی گویای وجود تمرکز بالای واردات است. در این شرایط این پرسش مطرح می‌شود که تا زمانی که شروط لازم برای تحقق فضای رقابتی ایجاد نشود آیا شروط کافی برای تحقق مدیریت واردات رخ خواهد داد.از سوی دیگر تا زمانی که متغیر اصلی در اقتصاد کشور(نرخ ارز) اصلاح نشود تمام مسیرها به سمت واردات منتهی خواهد شد و آنچه مسلم است تلاش تولید‌کنندگان برای رسیدن به بازارهای رقابت‌پذیر، فنی وکیفی در کشور به نتیجه نخواهد رسید.

منبع: رونامه دنیای اقتصاد/ شماره 4104

 

خدمات دریایی ؛« دنیای اقتصاد» چالش صادرات محصولات پتروشیمی به چین را بررسی کرد

شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم می‌کند:

دست‌اندازهای بانکی برای بازار چین

عارفه مشایخی : بر اساس گزارش برخی پایگاه‌های اطلاع رسانی ICIS، از ماه مه ‌2017 تاکنون،  4 بانک بزرگ دولتی چین (بانک چین، بانک ساخت‌وساز چین، بانک کشاورزی چین و بانک صنعت و تجارت چین) از صدور اعتبارات اسنادی برای معاملات مرتبط با محموله‌هایی که احتمالا از ایران می‌آیند، خودداری کرده‌اند. به این ترتیب تجارت محموله‌های پتروشیمی ایران به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین نقاط اشتراک میان ایران و چین با مشکل روبه‌رو شده و این در حالی است که بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت، با اشاره به چالش‌هایی که در مدت اخیر بر سر راه صادرات محصولات پتروشیمی به چین به‌وجود آمده از حمایت دولت در این زمینه خبر داد.

در این میان برخی منتقدان نیز بدون بررسی موضوع، اعلام کرده بودند که چین واردات محصولات پتروشیمی ایران را تحریم کرده است که این موضوع ازسوی نهادهای ذی‌ربط، تکذیب شد. وزیر نفت در این رابطه با بیان اینکه ایجاد مشکل در دریافت پول صادرات پتروشیمی از چین، یک موضوع تجاری است و سیاسی نیست، گفت: البته دولت در حال کمک برای رفع مشکل این مجتمع‌های پتروشیمی است . «بیژن زنگنه» درباره وضعیت رفع مشکل دریافت پول صادرات پتروشیمی به چین، بیان داشت: این شرکت‌ها دولتی نبوده و خصوصی هستند و خودشان این موضوع را پیگیری می‌کنند.

با توجه به اینکه چین یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری ایران به‌شمار می‌آید و با توجه به اینکه یکی از خریداران محموله‌های بزرگ پتروشیمی محسوب می‌شود، قطع ارتباط با این کشور می‌تواند تبعات زیادی را به‌خصوص در بخش پتروشیمی به همراه داشته باشد. طبق آمار منتشر شده کل صادرات محصولات عمده پتروشیمی طی ۱۱ماه ‌سال ۱۳۹۵ با ارزشی معادل ۶ میلیون و ۷۲۵ هزار دلار روبه‌رو‌ بوده که از نظر وزنی برابر با ۱۴ هزار و ۸۵۹ هزار تن است که بخش قابل‌توجهی از این رقم به چین اختصاص دارد. واضح است که با کاهش ارتباط صادرکنندگان ایرانی با چین و با توجه به اینکه در شرایط فعلی تولید‌کنندگان و رقیبان قدری در صنعت پتروشیمی فعالیت می‌کنند، می‌توانند به‌راحتی سهم بازار ما را در آن کشور تحت سلطه خود در‌آورند و این طبیعی است که با توجه به مشکلاتی که در ارتباطات بانکی و گشایش‌های اعتباری کشورمان با دیگر کشورها وجود دارد، جهت‌گیری این کشور به سمت کشورهایی است که کار کردن با آنها کم‌ریسک‌تر و تسهیلات و امتیازات بیشتری دارد. کارشناسان و فعالان صنعتی معتقدند در این شرایط باید تدابیری در سطوح بالای دولت اندیشیده شود و شرایطی فراهم‌ آید تا بانک‌های بزرگ چینی خطوط اعتباری با ارزهای بین‌المللی همچون یورو و دلار تعریف کرده تا پول محموله‌های تناژ‌سنگین که تولید ایران هستند، به‌راحتی وصول شود. در این میان مُسکن‌های کوتاه‌مدتی همچون بردن محموله‌های صادراتی به کشورهای همسایه و صادرات از این کشورها به چین نیز وجود دارد تا حساسیت نام ایران را برای بانک‌های چینی کم کند اما این چاره کار نیست و هزینه‌های هنگفتی صرف این نقل و انتقالات می‌شود.

در طرف دیگر لازم است صادرکنندگان نیز قدرتمند‌تر ظاهر شوند و قوی‌تر به فعالیت خود ادامه دهند؛ شاید رفته‌رفته وابستگی صادرات و درآمدهای ارزی از صادرات مواد اولیه پتروشیمی به صادرات مواد نهایی سوق یابد و از این طریق بتوانیم بازارهای صادراتی متنوعی را تحت‌سلطه خود در‌آوریم. دیاکو عباسی، رئیس بازاریابی و فروش شرکت ملی پتروشیمی در این خصوص به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: طی دو سه ماه گذشته خبر رسیده که بانک‌های چینی به گمرک وصل شده‌اند و از این به بعد با همکاری گمرک کار خود را ادامه می‌دهند. وی با اشاره به پیگیری این موضوع ‌افزود: ماحصل پیگیری ما در این زمینه این بود. که دولت چین اظهار می‌کند، مقدار زیادی ارز از کشورش خارج می‌شود و این در حالی است که محصولی وارد کشور نمی‌شود و به همین دلیل این استراتژی را اساس کار خود قرار داده تا حتی‌الامکان بتواند با خروج ارز از کشور و به نوعی پولشویی مبارزه کند.

عباسی در ادامه اظهار کرد: قبل از این اتفاق همکاری با این کشور این‌گونه بود که به‌طور مثال بانک‌های چینی درخصوص بارهایی که از ایران بارنامه می‌شد، اظهار می‌کردند که پول محموله پرداخت و بعد بارنامه دریافت شود و این در حالی بود که در بارنامه اسم کشور نمی‌خورد و به‌طور مثال ذکر می‌شد که این محموله از سمت خلیج‌فارس آمده است. وی می‌گوید: این در حالی است که با وصل‌شدن گمرک به بانک‌ها، خریدار باید به‌طور دقیق اسم کشور تولید‌کننده را بنویسد. در این شرایط شاید اسم ایران برای برخی از این بانک‌ها حساسیت‌زا باشد و این عاملی شود که آنها برای ما پولی حواله نکنند و در این راستا مشکلاتی به وجود بیاید.

عباسی تصریح کرد: دست‌به‌دست کردن بار میان چند کشور و در نهایت صادرات محموله‌های پتروشیمی به چین از جمله مشکلات عدیده‌ای است که در این‌خصوص به‌وجود می‌آید و این در حالی است که به محض باز کردن در کانتینر مشخص می‌شود که این بار تولید کدام کشور است. وی در ادامه اظهار کرد: برای حل این مشکل باید تصمیم اساسی و درستی گرفته شود و به‌نظر می‌رسد راه‌حل مشکل تجارت محصولات پتروشیمی به بنادر چینی این است که در کوتاه‌مدت بانک‌های این کشور حساسیت خود را به محموله‌های ایرانی پایین بیاورند و در بلند مدت سیاستی اتخاذ شود و راهکارهایی اندیشیده شود که بانک‌های اصلی چین برای بانک‌های ایرانی LC ) خطوط اعتباری( باز کنند.

این فعال اقتصادی می‌گوید: این در حالی است که در شرایط فعلی با وجود اینکه محصولات پتروشیمی زیادی به این کشور صادر می‌شود، هنوز هیچ‌کدام از بانک‌های چینی در این مدت درخواست نکرده‌اند که با ایران با LC یورویی یا  LC دلاری کار کنند. وی می‌گوید: البته این در شرایطی است که برخی فعالان هندی یا کره‌ای تمایل دارند که با ما با روپیه یا یوآن کار کنند اما کار کردن با این ارزها فایده‌ای ندارد. عباسی درخصوص تهدیدهایی که در این مورد می‌تواند بازارهای صادراتی ما را در چین به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری ایران به خطر بیندازد، گفت: طبیعی است در شرایط فعلی که تولیدکنندگان و رقبای زیادی در صنعت پتروشیمی کشور وجود دارند، کشوری همچون تایلند وارد بازی شود و سهم ما را در این کشورها از آن خود کند.

وی می‌گوید: تولیدکنندگان چینی در شرایط فعلی کالا را از تایلند می‌خرند و با بانک‌های آن کشور وارد مذاکره می‌شوند و به‌طور مثال از این بانک‌ها امکانات و تسهیلات 60 روزه دریافت می‌کنند و این طبیعی است که تمایل و جهت‌گیری آنها به سمت این تولید‌کنندگان است و به دنبال راه‌های آسان‌تری هستند. دیاکو عباسی ضمن اظهار خرسندی از حمایت مهندس زنگنه می‌گوید: امید داریم که با حمایت دولت بستری فراهم شود که برای صادرات محموله‌های بزرگ پتروشیمی به چین با مشکل مواجه نباشیم و به‌جای استفاده از مسکن‌های مقطعی با استفاده از  LC‌های دلاری و یورویی مشکل حمل و نقل را برطرف کنیم.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4104/  مرداد