صنعتی که به کرمان رونق داد
شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم میکند:
بهترین نوع شال در دوره قاجار در کرمان بافته میشد. شهر کرمان و نواحی اطراف آن از بهترین مناطقی بود که صنعت شالبافی را ترقی داد و نقش چشمگیری در رونق شالبافی ایران داشت. صنعت عمده کرمان شالبافی بود. این شال در مقایسه با پارچههایی از این نوع که در کشمیر بافته میشد از ظرافت کمتری برخوردار بود اما قیمت آن ارزانتر و نقوش آن متنوعتر و رنگ آن به همان زیبایی و ثبات بود. پیشینه شالبافی در کرمان به قبل از دوره قاجار باز میگردد. بار تولد در مورد پیشینه شالبافی و قالیبافی در کرمان و بم مینویسد: «… در آن زمان (قرن دهم میلادی) بافتن شالهای کرمان که تا به امروز معروف است در بم تمرکز یافته یود» اما با این وجود اوج و گسترش و رونق صنعت شالبافی کرمان در عصر قاجار بوده است که تا آنجا که اعتمادالسلطنه از تلاش دولتمردان قاجار جهت رونق شالبافی در کرمان سخن گفته و اعتقاد دارد «در سال 1267ق کارگزاران دولت در خوبی شال کرمان اهتمام کردند.» اولیویه علت رونق شالبافی در کرمان اینگونه بیان کرده است: «در کوهستان کرمان یک جنس مخصوصی از بز باشد که موی وی قدری کلفتتر است اما به غایت نرم است.. بعد از زدن و حلاجی کردن دوقسم مختلف از آن جدا کنند: قسمت زبرتری که در آن موهای کلفت باشد و به مصرف نسج پارچه که مشابه(پشم) صوف مملکت ماست، برسانند. از قسمتی که بسیار نرم و لطیف باشد، شالی ببافند که قریب به شال کشمیری است.»
در این زمان بود که شالهای کرمانی را به مرغوبی و ممتازی شالهای کشمیری بافتند. طوری که همگان در تشخیص شالهای کرمانی که به شال امیری معروف بوده از شال کشمیر در ماندند. دلیل شهرت شال امیری به فعالیت امیرکبیر در تشویق بافت شال کرمانی مربوط است. محل بافت شال کرمانی در خور توجه است. بنا به گزارش کیتابوت در کرمان شال را در اتاقهای مخصوصی میبافند که سقف کوتاه و تاریکی دارد و دارای فضایی بدون جریان هوا است و هر اتاق 4 تا 10 دار بافندگی را براساس ظرفیت خود در بر میگیرد اتاقهایی به طول و عرض 24 و 14 فوت که در آن 8 دار بافندگی وجود داشته و 3 بافنده خردسال روی هر شال کار میکردند و آنکه در وسط مینشینند، سر بافنده است که رنگها و طرحها را از حفظ میداند. رواج و عمومیت شالبافی در کرمان آنچنان بود که به قول حاج سیاح «اهل کرمان از شدت اضطرار اولاد خود را به شالبافی و فرشبافی میفرستند.» حقوق شالبافان نیز طبق برآورد ادوارد براون سالان از 10 تومان یا 30 تومان لیره شروع میشد و به تدریج به 24 تا 25 تومان افزایش مییافت.
شالهای بافته شده در کرمان کیفیتهای متفاوت داشتند. به واقع شالها را از طرح و نقشهای که در خاطر داشتند، میبافتند. بهترین آنها که 3 تا 5/3 ذرع بلندی دارد 12 تا 15 ماه طول میکشید و در محل کارخانه دانهای 40 تومان تا 50 تومان به فروش میرسید. نمونه مختلفی از شال در کرمان بافته شده است. یک نمونه آن شاه کوسه نام داشت که نوع نازکی از شال بود و به پارچههای کشمیر اروپایی شباهت داشت و به قیمت 5 تا 6 تومان بود. نمونه دیگر شالی است که به آن سلسله میگفتند. زمینه این شال ساده بود و زنان با سوزن و نخ پشمی، نقشهای مطلوبی در روی آن به وجود میآوردند.
نواحی مختفل ایالت کرمان نیز در پدید آمدن این صنعت و رشد آن موثر بودند. بردسیر از جمله نواحی اطراف کرمان است و دارای کارخانه شالبافی بود که جنس شال آن با وجود مرغوبیت، از شالهای کشمیر خیلی پستتر بود. رونق و توسعه شالبافی در کرمان در زمان قاجار آنچنان سرعت گرفت که ژولین دو روششوار در خاطرات خود اعتراف میکند: «شهر کرمان آمادگی دارد که به یک شهر بزرگ بازرگانی و صنعتی تبدیل شود چرا که در مرز بلوچستان و سیستان قرار دارد و پشم گوسفندان این دو ایالت به کرمان میآید و ماده خام برای کارگاههای شالبافی و پارچهبافی است. به این ترتیب رونق و توسعه صنعت شالبافی ایران در عصر قاجار زمینههای اقتصادی و اجتماعی قابل ملاحظهای را برای کشور ایجاد کرد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4187