پارازیت چینی به اقتصاد جهان
شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم میکند:
دنیای اقتصاد: یک پژوهش با بررسی 4 عامل اصلی کاهش رش اقتصادی، عواقب آن را بر رشد اقتصادی جهان و ایران بررسی کرده است. مطابق با این بررسیها، یک درصد کاهش رشد اقتصادی چین، رشد اقتصادی جهان را به میزان 0/23 درصد در کوتاه مدت(یکساله) و قیمت نفت را به میزان 2/8 درصد در یک بازه دوساله کاهش میدهد. همچنین کاهش رشد اقتصاد چین از طریق دو کانال تجارت و بازارهای کالای پایه تحت تاثیر قرار دهد.
در پژوهش منتشر شده از سوی موسسه عالی آموزش و پرورش، مدیریت و برنامهریزی، کاهش رشد اقتصادی چین و اثر آن بر اقتصاد جهان مورد بررسی قرار گرفته است. براساس یافتههای این پژوهش، کاهش رشد اقتصادی چین که از سال 2010 آغاز شده، با تغییر ساختار اقتصادی در این کشور همراه شده است. این پژوهش متعقد است ماهیت اقتصاد چین در حال تغییر از اقتصاد مبتنی بر مصرف داخلی است. در این گزارش عنوان شده که با شروع روند کاهشی رشد اقتصادی چین، دولت این کشور برنامه اصلاحات جامع و فراگیری را به منظور سرعت بخشیدن به اصلاحات اقتصادی مبتنی بر مصرف داخلی است، تسهیل کند. این برنامه دارای 60 بند مفصل در مورد تخصیص بهتر منابع، افزایش بهرهوری در بخش عمومی، افزایش نقش بخش خصوصی در اقتصاد، حرکت به سمت قیمتگذاری بازار، کاهش آلودگی، تغییر برنامه کنترل جمعیت و توقف قانون تکفرزندی و در نهایت حاکمیت قانون و مبارزه علیه فساد بود.
3+1 دلیل کاهش رشد اقتصادی چین
این پژوهش سه دلیل عمده را به عنوان اصلیترین عوامش کاهش رشد اقتصادی چین ذکر کرده و در کنار آن یک عامل چالش پیش روی اقتصاد چین اشاره کرده است. اولین و مهمترین دلیل این است که اقتصاد چین پس از تجربه سه دهه رشدهای اقتصادی دورقمی، اکنون با کاهش بازدهی سرمایه مواجه شده است که منجر به کاهش رشد تشکیل سرمایه در اقتصاد این کشور و به این ترتیب کاهش سهم سرمایهگذاری از مخارج کل اقتصاد چین شده است. دومین دلیل، کاهش جمعیت در سنکار چین و در واقع پیر شدن جمعین این کشور است که سبب افزایش هزینه نیروی کار و متعاقب آن، کاهس رقابتپذیری اقتصاد چین میشود. در نهایت، دلیل سوم این است که پیشبینی میشود نرخ بهرهوری در چین بدون تغییر مانده یا حتی کاهش پیدا کند، چنانکه در سالهای اخیر با وجود بهبود مهارت نیروی کار، بهرهوری در چین تغییر چشمگیری نداشته است؛ اما علاوه بر عامل ذکر شده براساس یافتههای این پژوهش افزایش بدهیهای اقتصاد چین از مهمترین چالشهای اقتصادی این کشور است که به طور بالقوه میتواند اقتصاد چین و به تبع آن اقتصاد جهانی را وارد یک بحران جدی کند. نسبت کل بدهی اقتصاد به تولید ناخالص داخلی چین در سال 2016، 255 درصد تخمین زده میشود. اندازه بدهیهای اقتصاد چین در هشت سال گذشته به شدت افزایش یافته و بخش بزرگی از این بدهیها مربوط به بخش غیرمالی است که شامل شرکتهای دولتی و نهادهای وابسته به دولتهای محلی است. این میزان بدهی برای کشوری مانند چین با درآمد سرانه پایین، بسیار بالا است و تقریبا برابر با این نسبت در اقتصادهایی مانند آمریکا و سنگاپور است، در حالی که درآمد سرانه چین بسیار پایینتر از درآمد سرانه در این کشورهاست.
اثر اقتصاد چین بر ایران و جهان
این گزارش براساس نتایج یک مطالعه از اثر غیرمستقیم کاهش رشد اقتصادی چین بر اقتصاد جهانی، عنوان میکند: «یک درصد کاهش رشد اقتصادی چین، رشد اقتصادی جهان را به میزان 0/23 درصد در کوتاهمدت(یکساله) و قیمت نفت را به میزان 2/8 درصد در یک بازه دوساله کاهش میدهد.» کاهش رشد اقتصادی چین که در حال حاضر دومین اقتصاد برتر جهان و اولین قدرت اقتصادی براساس نرخ ارز برابری قدرت خرید است و از سال 1980 تا 2006 با متوسط رشد اقتصادی 10 درصد، موتور محرک رشد اقتصاد جهان بوده است، اثرات و تبعات قابل ملاحظهای روی دیگر اقتصادها خواهد داشت. انتقال اثرات کاهش رشد اقتصادی چین بر اقتصاد جهانی از طریق سه کانال تضعیف تجارت جهانی، کاهش قیمتها در بازار کالاهای پایه و بروز نااطمینانی در بازارهای مالی جهان صورت میگیرد. کاهش رشد اقتصادی چین منجر به کاهش تقاضای این کشور برای کالاها و خدماتی میشود که دیگر کشورها تولید میکنند. در نتیجه، در مرحله اول، رشد اقتصادی شرکای تجاری چین و در مرحله بعد اقتصاد کشورهایی که رابطه تجاری نزدیک با شرکای چین دارند تحت تأثیر قرار میگیرند و متعاقبا رشد جهانی را تحتتأثیر قرار میگیرد. همچنین کاهش رشد اقتصادی چین که از اصلی ترین تقاضاکنندگان بازار کالاهای پایه است موجب کاهش قیمت در این بازار میشود که متعاقب آن کشورهای صادرکننده کالاهای پایه را تحتتأثیر قرار خواهد داد. در نهایت، نگرانیها در رابطه با توانایی دولت چین برای مدیریت و کنترل تغییر مسیر اقتصاد این کشور موجب ترس و وحشت سرمایهگذاران خواهد شد که بیثباتی بازارهای ماللی را در پی خواهد داشت.
همچنین، کاهش رشد اقتصادی چین میتواند اقتصاد ایران را از طریق دو کانال تجارت و بازارهای کالاهای پایه تحتتأثیر قرار دهد. اولا چین مهمترین شریک تجاری ایران است. در سال 1395، چین مقصد 19 درصد از صادرات گمرکی و مبدا بیش از 25 درصد واردات گمرکی ایران بوده است. ثانیا، کاهش رشد اقتصادی چین و کاهش تقاضای این کشور از کالاهای پایه که منجر به کاهش قیمتها در این بازار خواهد شد، اقتصاد ایران را به عنوان یک اقتصاد صادرکننده کالاهای پایه تحتتأثیر قرار میدهد.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4194