10 تراکنش مالیاتی
شرکت خدمات دریایی psdarya تقدیم میکند:
مالیات یک نوع هزینه اجتماعی مشارکتی است که شهروندان بابت انجام وظایف دولتها پرداخت میکنند.(در این نوع تعریف نمیتوان شهروندان مالیاتپذیر را به خودی و غیرخودی یا مشمول و معاف تبدیل کرد.) به تعبیر دیگر مالیات ابزار حکومتی برای تأمین منابع حکمرانی مناسب و برقراری ایستگاههای توسعهای در هر برهه زمانی است؛ مالیات بیشتر باید با گسترش پایههای مالیاتی و بسط چتر مالیاتی و شناسایی مالیات گریزان و اخذ قاطعانه مالیات از آنها باشد نه بر پایه بودجه. در واقع شهروندان با پرداخت بخشی از درآمد خود به دولتها در قالب مالیات، به دولت اختیار میدهند برای اداره امور کشور، اجرای سیاستهای مالی، تأمین کالاها، خدمات عمومی و ضروری، تضمین امنیت، اجرای برنامههای توسعه و عمرانی کشور این درآمدها را مورد استفاده قرار دهد.
منابع عظیم خدادادی ایران شامل 15 هزار و 300 میلیارد دلار منابع گازی و هفت میلیارد دلار منابع نفتی و 700 میلیارد دلار منابع معدنی بدون لحاظ ارزش افزوده سالانه معادل 108 میلیارد دلار- 30 میلیون نیروی کار با صرف سالانه 1800 ساعت کار با ساعتی 2 دلار که میتواند با یک راهبرد توسعهای مردمنهاد دستیافتنی باشد- است که با وجود این منابع عظیم هنوز حسرت توسعه و معیشت دیده میشود. تکیه بر منابع تجدیدناپذیر یا منابع زیرزمینی تجدیدناپذیر(ثروت بینالنسلی) از سالیان پیش توسط دولتهای وقت، منافع نسل آتی را پایمال کرده است. در این بین گسترش و تنوع فعالیتهای اقتصادی، نقش فزاینده دولتها در گسترش خدمات عمومی و همچنین گسترش تعهدات دولتها در عرصههای اقتصادی و اجتماعی و به ویژه کاهش درآمدهای تبدیل کرده و کارکردهای اصلی ابزار مالیات را به تأمین درآمدهای عمومی کشور، گسترش عدالت( باز توزیع ثروت)، تخصیص دوباره منابع از طریق توسعه اقتصادی و ثبات اقتصادی تغییر داده است. نگارنده به خوبی آگاه است دست کم 30 تا 40 درصد بخشهای اقتصادی پنهان و آشکار به طرق مختلف مانند معافیتهای نابجا و … از پرداخت مالیات مستثنی شدهاند اما هزینه کشور بر دوش آن 60 درصدی است که مالیات میدهند.
مولفههای اصلی یک نظام کارآمد مالیاتی مبتنی بر تراکنشهای مالیاتی عبارت است از :
- رکن اصلی هر نظام مالیاتی موفق باید بر انصاف و عدالت مالیاتی استوار باشد. یعنی اگر قرار است تراکنشهای پولی و بانکی شهروندان فعالان اقتصادی را بررسی کنیم توجه داشته باشیم که هر فعل و انفعال بانکی لزوما درآمد یا فرار مالیاتی نیست؟!
- نظام مالیاتی باید مبتنی بر عدالت مالیاتی یعنی مالیاتستانی بر پایه «هر که بامش بیش، برفش بیشتر» و پرداخت مالیات مساوی از درآمدهای مشابه باشد.
- امر مالیاتستانی نمیتواند بودجهای باشد؛ بلکه بنیاد اخذ مالیات بر سود حاصل از مبادلات اقتصادی است و در شرایط سقوط اقتصاد نمیتوان از واحدهای کسب و کاری که فاقد فعالیت یا توقف فعالیت هستند، همچون گذشته مالات گرفت.
- مالیات بیشتر باید با گسترش پایههای مالیاتی و بسط چتر مالیاتی و شناسایی مالیاتگریزان و اخذ قاطعانه مالیات از آنها در هر لباس و مقام باشد و در امر مالیاتستانی، جراح عالیقدر و ورزشکار ملی و هنرمند نامی همچون یک حقوقبگیر عادی، همگان مودی مالیاتی تلقی میشوند و عناوین و مدرک تحصیلی معافیتبردار نیست. زیرا نتیجه فعالیت آن مهندس و تکنسین و کارگری که در آب و خاک کویری بدون هیج امکانات قابل زیست چرخ بزرگترین پالایشگاه و پتروشیمی کشور را برای توسه اقتصادی به حرکت درمیآورد و خونارزی در رگهای اقتصاد کشور وارد میکند و جامعهای را از بیکاری و فقر نجات میدهد، کمتر از نقش فلان ورزشکار یا فلان جراح نیست که جان یک یا چند نفر را نجات میدهد.
- در امر مالیاتستانی وجود یک نظام کارآمد کمهزینه فرض اولیه است. مولفههای این نظام کارآمد با شاخصهای خاصی ارزیابی میشوند. این شاخص های علاوه بر بیان کارآیی و عملکرد نظام مالیاتی، ترکیب درآمدهای تعیینکننده مخارج و هزینههای دولت را نیز مشخص میکند.
شاخصهایی ماند نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی و سهم درآمدهای مالیاتی در کل هزینههای جاری، از مهمترین شاخصهای ارزیابی یک نظام مالیاتی است. وصول هر چه بهتر مالیات در هر کشور نیازمند سیستمهای دقیق و کارآمد است، به گونهای که هرچه سیستمهای یادشده دقیقتر طراحی شود، ثمربخشی و کارآیی نظام مالیاتی افزایش مییابد. بنابراین برای بهرهمندی هرچه بیشتر از درآمدهای مالیاتی که به طور نسبی از کمترین نوسانهای داخلی و خارجی برخوردار است باید با هدف اصلاح نظام مالیاتی کشور، بر تدوین طرح جامع مالیاتی نظارت هر چه دقیقتر و بهتری به عمل آمده و از خیرهسری ماموران مالیاتی در اجتهاد تفسیری قانون مالیاتها اجتناب شود.
- وجوه اخذ شده از شهروندان همچون برقراری امنیت، آموزش و پرورزش همگانی، تأمین سلامت و بهداشت اولیه شهروندان، حفاظت از محیطزیست در داخل کشور است؛ بنابراین نمیتوان منابع مالیاتی را مصروف برنامههای سیاسی کرد که شهروندن رغبتی به آن ندارند. شهروندان توسعه را به معنی به ارمغان آوردن رفاه اجتماعی و اقتصادی برخوردار میشویم که توزیع درآمدها به صورت عادلانه صورت گیرد تا همه شهروندان بتوانند نیازهای اقتصادی خود مانند مسکن، غذا، بهداشت و رفاه را تأمین کنند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد/ شماره 4188